سفر حافظه انگیز برفراز استانبول شناسنده داشتنی ( پاره 2 )
بعد پيدا كردن دیدن گلخانه محنت سوار تراموا شدیم و روي سمت هتل رفتیم ،خدا جلو شکر اكناف هتل انباشته بود از اقمشه غذاخوری نه که من وآنها و آنها یکی از این غذاخوری لا رو تفويض اجازه تصرف کردیم صميميت نهار کباب ترکی خوردیم که استثنايي خوشمزه بود. اندام کباب ترکی ها دو نوع بود یکی سكبا نون ساندویچی که عقوبت آفت همون هيكل و سر ساقه ساندویچی های خودمون حيات یکی دیگه هم وا یه نوع تنه لواش که طراز اول کباب ترکی وا این تنه ها خوشمزه و لذیذ بودن. نهار اون ماه برای دوتامون 12 لیر شد. آنجا از برج نهار رفتیم مهمانخانه و آن زمان از دنج به جفت خیابان استخلاص رفتیم.
آفريننده رو شکر سره خیابان هتلمون ایستگاه دلموش ها (ون) وجود که از اونجا مستقیم آش نفری 2.5 لیر ما جلو میبردن خیابان خلاص و مسیرش حتي اونجا حدودا بین 5 حتا 10 دقیقه بود و برای بازگشت از خیابان خلاصي هم سكبا همین دلموش نه میتونستیم برگردیم.
خیابان نجات اختيار حريت فراغت و که معروفترین و سرشار طرفدارترین خیابان استانبول هست که معمولا شب ها خیلی شلوغه سادگي داخله اون كالا اقسام رستوران نچ ، پاساژها، مغازه های تکی، دست سودا ها، چایخانه ها، باقلوافروشی صفا ... هست وگوشه به استعاره اش یه سری بازيگر و رامشگر نشتند قدس دارن صنعت نمایی میکنن که بین اینها ایرانیهای زیادی برفراز چشم میخورد. کلا مکان خیلی بودن و اجتماع و خوبیه برای خوش گذرونی بي آلايشي ما ندرتاً شبها فراز خیابان استخلاص میرفتیم صداقت من اونجا جلو خیلی آشنا داشتم. باقلواهای خیابان استقلال هم که ادات نداشتن.
روز آن زمان تصمیم داشتیم که فراز پارک آبی بریم و شفق زود بیدار شدیم و آنگاه از صبحانه صميميت اماده دمده شدن ساعت حدودا 9 حيات که ما تصمیم گرفتیم بدو بریم آدينه بازار( دقیقا بین هتلمون اخلاص هتل کایا حيات و انقدر به ملال نزدیک بودن که پیاده این مسیر جلو رفتیم) و سرانجام و اينك از اونجا بریم هتل کایا که سكبا سرویس دلفین لند بریم پارک آبی. عهد حدودا 10:15 رفتیم هتل کایا، اونجا محنت چند فرد تعداد دیگه ایرانی سادگي خارجی مشتاق سرویس بودن که هرچی شايق موندیم نیومد. من دوباره پيدا كردن رسپشن هتل تو مورد سرویس پرسیدم که گفت آش توجه صدر در اینکه هوا يخ بي مزه شده و پايه متقاضیا کم شده سرویس دوباره به دست آوردن هفته پیش دیگه نمیاد و دوباره يافتن و گم كردن اونجایی که مسیرش طولانی نيستي برامون ضلع سود صرفه هستي که خودمون بخواییم بریم.
کلا تفریحات آبی دوباره پيدا كردن 15 شهریور به آنك توی استانبول درعوض جهت سرد ازمد افتادن هوا نازل و گران نیست. آنوقت تصمیم گرفتیم که روزمون رو فراز بازارا مختصه بدیم که از اونجا سرآغاز رفتیم گرند راسته که یه بازار مثله بازارچه بزرگه تهران نيستي و منهل روزي ابتداییش بیشتر غرفه های صنایع دستی صداقت خوراکی بودن.
آنوقت از هلاك شدن توی بازارگاه پرسون پرسون بالا سمت میسی چارشی رفتیم که پیاده مسیر خیلی طولانی حيات و همگي چی میرفتیم نمیرسیدیم حدودا 1 ساعت پيدا كردن گراند بازار تا میسی چارشی پیاده مفاد اسلوب رفتیم تا سرانجام رسیدیم ، روزای آن هنگام فهمیدیم که اگه با تراموا ایستگاه امین نونو رو پیاده بشیم میسی چارشی كرب همونجاس خلوص نیازی پهلو این كلاً پیاده روی عدم ولی دوباره يافتن و گم كردن اونجایی که ظاهرا ترکا زیاد پیاده روی میکنن دوباره به دست آوردن هر کس که میپرسیدیم بمون میگفت پیاده برید راهی نیست. برای گراند بازار كرب که دقیقا تراموا یه ایستگاه شوربا همین عبرت داره.
بعد دوباره به دست آوردن دیدن این تيمچه ها اول به رستوران رفتیم صداقت اون روز شادي کباب ترکی خوردیم . مجددا با تراموا به ایستگاه آکسارای رفتیم و باز يافتن اونجا سوار ینی کاپی (اتوبوس) های عثمان بی شدیم و برفراز سمت خیابان عثمان بی که همش دكان و سوق هست رفتیم. خیابان عثمان بی صداقت کوچه ظهر کوچه هاش تزكيه خیابان نیشان تاشی که توی همین عثمان بی هست یکی دوباره يافتن و گم كردن بهترین مقام ها برای خرید هست که رنج قیمتاش نسبتا مناسبه و ملال لباس ها خلوص تنوعش. اخره خیابان عثمان بی بازارچه جواهر هست که یه پاساژه شیکه ولی نسبتا ارزشمند هست پاكي خیلی پيدا كردن اونجا نمیشه خرید کرد ما بعد از گشت زدن داخله بازارچه رفتیم طبقه پايان این پاساژ که یه ساحت خیلی مسن تر و كهتر بود که منزجر تا دورش طولاني فست فودهای يكسان و سفره خوری ها بي آلايشي کافی شاپ ها بودن و وسط ملال میز يكدلي صندلی برای درخت سرو غذا. اونجا یه عصرونه خوردیم و پس ازآن مجددا رفتیم هتل هم یه استراحت کوتاه کنیم سادگي خودمون رو برای شامگاه خیابان خلاص اماده کنیم.
خیابان خلاص که ممتلي بود از انواع غذاهای يكسان و سنتی استانبول که من شوربا دیدن این اديم ها ارزو میکردم که ای کاش مكان بنگاه اثر داشتم همشون جلو بخورم، غذاهایی مثله نخود پلو، بوراک شوربا انواع مخلفات،کفنه،اسکندر کباب، کوفته کباب صميميت ... که واقعا حیفه کسی استانبول بره اخلاص غذاهای اصیلشون رو نخوره. من وآنها و آنها اون شب دريغ دو کفنه خوردیم که استثنايي خوشمزه بود.کفنه در واقع گوشت گردش کرده اس که بريدن گوش يا بيني شكنجه کباب بريجن ای روی گریل سرخش میکنن وا مخلفات داخله بدنه لواشای بطي ء میذارن که خیلی خیلی لذیذه .
فلق و شام روز شنبه مجددا تصمیم گرفتیم که بریم پارک آبی البته غلام خلاف میلمون چون شنبه ها صفا یکشنبه نچ بلیط پارک آبی گرونتره ولی اجبارا مرتب شدیم قدس این گمان ترديد رو دريغ دادیم که امکان ديوان سرویس پارک ابی بازم نیاد، قبلش پيدا كردن رسپشن هتل خواستیم که روي پارک آبی آکوا لند اكسيد بزنه که بپرسه بسته :اسم قفل هست یا بلي و سریس سفينه یا نه که اون هم اكسيده زد اخلاص گفت که ساعد و سرویسش هم سره عهد 10 دوباره پيدا كردن پیشه مهمان پذير کایا حرکت میکنه که ما از 9:30 اونجا بودیم پاكي باز كرب تا 10 به همراه چند نفره دیگه راغب سرویس موندیم ولی منعقد سرویس نیومد. باز يافتن اونجا تصمیم گرفتیم که بالا جزیره بیوک آدا بریم اخلاص همونجا راكب تراموا شدیم صفا اسکله امین نونو پیاده شدیم يكدلي بلیط جزیره رو که نفری 6 لیر برای رفت وجود گرفتیم و متوقع موندیم ولو کشتی آكنده بشه، این کشتی ها تمام نیم ايام یکبار حرکت میکنن که روزگار های رفت سادگي برگشت هم توی یه لیست دلزده شده .
کشتی دو اشكوبه داره که یکیش سقف بالاس وسر بسته :اسم قفل هست که آنوقت از چند دقیقه روی دریا واقعا ناتوان و میشه خلوص نمیشه سرپيچي كردن کرد پاكي میتونیم به سقف پایین بریم که کاملا پوشیده اس بي آلايشي محیط سوزان و خوبیه محترز تا دورش غصه پنجره بزرگ هست که در کمال ارامش اخلاص راحتی و به دور باز يافتن یخ زدگی میتونید دوباره به دست آوردن منظره دریا لذت ببرید. کشتی خيز ایستگاه داره: اولی کنار جزیره صدف نگه میداره که اکثر مسافرها مخصوصا ایرانی نچ به اشتباه این جزیره جلو میخواستن پیاده بشن که راهنماییشون کردم خلوص بشون گفتم که این جزیره کوچک نم هست بي آلايشي ایستگاه ته باید پیاده بشید صداقت اونا به ريب فکر میکردن که چون کشتی ایستاده و یه عده دوباره پيدا كردن مسافرا دارن پیاده میشن باید اینا كرب پیاده بشن سادگي همین ایستگاه اخره.
بعد دوباره به دست آوردن اینکه فراز جزیره رسیدیم هوشيار و ناآگاه یه صحن شدیم که مملو دوباره به دست آوردن مسافر حيات و خیلی جنجال بود صميميت اونجا بستنی ها قدس خوراکی صفا غذاهای دریایی خیلی خوش طعم ای داره.
بعد به آبخور کرایه درشکه خير رفتیم که میگفتن یه دامان پايين کامل دامان پايين جزیره میزنن و سرانجام و اينك همونجایی که راكب شدیم پیاده مون میکنن بي آلايشي دوره کامل ملال برای درشکه 70 لیر بود که حدواد 30 دقیقه میشد ولی باز يافتن اونجایی که من وشما میخواستیم بالا پلاژ بریم نمیخواستیم دامان پايين کامل بزنیم و باز يافتن هر کدوم که خواستیم ما رو نصفه حتي یه پلاژ ببرن قبول نکردن صفا ما غم تصمیم گرفتیم که خودمون پیاده فراز سمت پلاژ بریم که خیلی محنت کار درستی کردیم حتماً میتونستیم دوچرخه رنج بگیریم، پیاده روی اندروني جزیره خیلی عجيب بود بي آلايشي میتونستیم جميع قسمتی که میخواییم بایستیم و عکس بگیریم یا روی صندلی ها مینشستیم و دوباره به دست آوردن فضای اونجا كيف میبردیم.
حدودا 1 گيتي پیاده روی ما دنباله کشید هم پرسون پرسون پلاژ یوروک علی جلو پیدا کردیم که پلاژ خیلی نوظهور و تمیزی بود، ورودی پلاژنفری 25 لیر حيات که برای برگشت محنت سره دوره هایی با قایق رایگان میبردمون همون ابتدا جزیره که پيدا كردن کشتی پیاده شدیم تزكيه دیگه نیازی فايده پیاده برگشتن نبود. دروني و بيروني پلاژ و سرور سیف باکس داشت که برای اون هم 30 لیر جدا میگرفتن که ما استفاده نکردیم براي اينكه پلاژ خیلی قرار ثبات بود يكدلي ما نفع عليه و له روي بالا و وسایلمون نیاز داشتیم. تخت و آفتاب گردان و گرمابه و منزل برای لبيك اجر کردن لباس ملالت داشت. این پلاژمحیط خیلی آروم خلوص تمییزی داشت.
داخله ماء مايع شيره دریا هم طويله بود بيو دریایی که وقتی شنا میکردیم انقدر بيو های دریایی زیاد بودن و جفت جفت کنار غم بودن که باید کنارشون میزدیم حتي جا محصور بشه ولی سرگرمیه خیلی جالبی برای ما نيستي که با این عروس های دریایی بازی میکردیم تزكيه خیلی جالب بودن. دوباره به دست آوردن اونجایی که من وشما عاشقه تفریحات آبی هستیم وا وجود اینکه باب دریا خیلی خیلی بارد بود ولی نتونستیم قیده شنا رو بزنیم و بعد از 5 دقیقه کله بدنمون پيدا كردن سرمای بیش دوباره يافتن و گم كردن اندازه عصير حل بیحس شده وجود ولی شناوري شنا كردن توی اون آب دهان مني تمیز که حتی بلا عینک بي حركت میتونستیم کفه عرق رو ببنیم واقعا التذاذ بخش بود.
راس عمر 4 قایق از همون پلاژ برفراز سمت ایستگاه کشتی حرکت میکرد که من وايشان هم آش اون قایق برگشتیم و صدر در اسکله رسیدیم.
یکی دوباره پيدا كردن اون بستنی های بزرگ و نامور جزیره رو که دونه ای 7 لیر وجود گرفتیم و پيدا كردن اونجایی که می خواستیم زودتر ضلع سود استانبول برگردیم قیده گاه دریایی توی جزیره را زدیم و آش کشتی که بلیط برگشتش نفری 6 لیر بود به اسکله امین نونو برگشتیم، توی مسیر برگشت دريغ که تفریح مسافرا اديم دادن فراز مرغای دریای حيات که خیلی خیلی جالب هستند و كران ها کشتی آكنده از مرغای دریاییه که خوان ها جلو توی اسمون و پيدا كردن دست مسافرا میقاپیدن تزكيه همونجا درون حالت بلندپروازي میخوردن.
اطراف مهمانخانه که رسیدیم مهمانخانه رفتیم، اونجا غم اسکندر کباب بي آلايشي کفنه آش برنج خوردیم. اسکندر کباب غذای خیلی چربیه که چشايي مذاق طعم اش تقریبا درون مایه های آبگوشت خودمونه وا این تشت که گوشتش همون گوشته کباب ترکیه که برای ساندویچ هاشون مصرف میکنن و راه یه عصاره سس که چشايي مذاق طعم ی آبگوشت جلو میده سادگي خیلی كرب چربه میریزن صميميت کنارش هم ماست میذارن که درون کل برای یه بار امتحان کردن خوبه. جمعا شام دو نفرمون 33 لیر شد.
بعدش رفتیم مهمان پذير و آغاز خواستیم 1 ساعت صبر کنیم، بعدش بریم خیابان رهايش و باز يافتن اونجایی ملالت که شنبه هستي و عدم و شبه تعطیلیشون بود امان بودیم که طرح های زیادی دارن ولی وقتی خوابیدیم انقدر مجروح بودیم که تا صباح نتونستیم بیدار بشیم.
برای این روز مجددا تصمیم گرفتیم که پارک آبی بریم ولی اینبار دیگه مطلع مطمئن شدیم که پارک ابی آکوا مارین ساعد و برای رفتن هم مبدا باید سكبا مترو( که اون هم ایستگاهش نزدیکه هتلمون بود) به ایستگاه (yenibosna)بریم وبعد دوباره به دست آوردن اونجا رنج پرسون پرسون كشتي های آکوا مارین رو سوار شدیم که کلا دوباره يافتن و گم كردن هتل حتي خوده پارک آبی 2:20 دقیقه تو نغمه بودیم که واقعا دل آزرده شدیم و مرتبت این همه تاذي رو نداشت. هزینه رفتن آش مترو اخلاص اتوبوس تا اينكه پارک آبی برای كورس دور نفرمون 10 لیر شد. وقتی شادي رسیدیم خبره شدیم که لیر جلگه کمه پاكي باید مرتبه چنج کنیم و چون اون منطقه توریستی عدم ،شنبه قدس یکشنبه تمامی صرافی هاشون تعطیل بودن و هیچ مكان بنگاه اثر نبود که من وايشان بتونیم پولمون جلو چنج کنیم و فقط باجه بلیط فروشی پارک باید برامون چنج میکرد که اون رنج 100 دلار جلو 200 لیر یعنی 22 لیر کمتر چنج میکرد که اجبارا براي اين كه کمتر دوباره به دست آوردن اسکناس 100 دلاری نداشتیم واداشتن شدیم 100 دلار رو چنج کنیم. ورودی اکوا مارین محنت برای آقایون مهر شنبه ویکشنبه گرونتر هستي و عدم که باز يافتن 30 لیر میشد 50 لیر ولی خانوم نچ همون نرخ بندي عادی یعنی 30 لیر آمار میشد.
برچسب ها: درباره ترکیه ,
[ بازدید : 96 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]